۱۳۸۵ بهمن ۱, یکشنبه

دو شعر

 


۱



 


کمانش را بر دیوار کشیده بود


که پنجره ذات ِ نور را مگر می فهمد؟


و سقف


پرواز ِ ادامه اش را


در هم شکسته بود


که تا کجاها که نمی رفت اگر سقف نبود!


و هی بال و پرگشود و بال و پر ...


پر زد و


محو شد


.


.


.


و باز ناگهان رویید


و در کار ِ خودآرایی بود


که دیدم ادامه ی شکسته در سقف


شکسته باز و از دیوار


پایین خزیده است


بیضی  ِ رنگین ِ فریب!


 


 



۲


 


 


عشق ِ اوّل


 در مزرعه ی ترس


.


.


.


مترسکی رویید


 


 





اندر آداب سرودن شعر - بهرام صادقی


آ - کورش اسدی


 موم - محمد عرب زاده


سان شاین - کورش اسدی


بازگشت به بورجو ـ ورتزی _ اسماعیل خویی

۲۹ نظر:

  1. اين دنيا تا ابد پايدار نيست و تعجبي ندارد اگر که عشق ما با دگرگوني تغيير پذيرد و اين سوال اثبات نشده باقي مي ماند که آيا عشق سر نوشت را هدايت مي کند يا سرنوشت عشق را؟

    پاسخحذف
  2. سلام دوست عزیز
    کار زیبایتان را خواندم و لذت بردم...از ابتدا و انتهای کارتان بیشتر لذت بردم.در سطر :که تا کجاها که نمی رفت اگر سقف نبود."که"ی دوم را نمیگذاشتید به نظر من بهتر بود.
    طرحتان هم زیبا و نو بود.
    خوشحال می شوم به من سر بزنید و کارم را نقد کنید.منتظرتان هستم
    پیروز و پایدار باشید

    پاسخحذف
  3. 2 بی نظیر بود.
    خیلی زیبا.
    موفق باشید

    پاسخحذف
  4. "تا کجاها که نمی‌رفت اگر سقف نبود!"

    سلام.
    حبيب عزيز، از عشق اول گفتي، از اولين
    اولين به يك معنا و آخرين به يك تفسير
    حكايت آن پيرزن و عشق چهارده‌سالگي‌اش كه يادت هست؟و اشك‌هاي دانه درشت‌اش كه روي چروك گونه‌هاش سر مي‌خورد.
    حبيب دارم به دستي لرزان فكر مي‌كنم كه نامه‌اي را به سمت ماهِ جوان گرفته است.

    پاسخحذف
  5. سلام عزیز!
    با مطلبی تحت عنوان « بعضی ها داغشو دوس دارن! »
    یک عالمه خبر و لینک
    آخرین شعری که گفته ام ( منتشرنشده) و...
    بعد دو ماه به روزم و منتظر حرفهایت...

    پاسخحذف
  6. سلام حبیب عزیز !
    مث اینکه بالاخره جدی جدی به شعر رسیدی . با این پشتکار باید هم می رسیدی . کار جدا خوبی بود. یعنی جدا شعر بود. بخش اول کاملا گرفت منو ! اما مثل همیشه از پایان بندیش خوشم نیومد! یه فکری بحال پایان بندیهات بکن خب؟
    منم اپم . با " اغتشاش" ... منتظر نقدت هستم...

    پاسخحذف
  7. سلیمی نژاد عزیز
    مثل همیشه زیبا و مقتدر ( بی هیچ اغراق)

    در اوج باشید

    پاسخحذف
  8. سلام عزيز
    از آشنايي با وبلاگ شما خوشحالم.
    دوباره برای آشنایی بیشتر بر می گردم.
    با تبادل لینک موافقی؟
    ضمنا با يك نوشتار و يك غزل تازه ام. مي آيي؟
    سعيد يوبال

    پاسخحذف
  9. 2 را بیشتر دوست دارم یعنی رابطه بیشتری برقرار می کنه

    پاسخحذف
  10. درود عزیز !

    پاسخحذف
  11. تو که هنوز آپ نیستی .
    ( بار قبلی این پی نوشت ها رو ندیدم. یا نبود. استفاده کردم. بخصوص از دومی)
    من هم با متولد سال مار آپم.

    پاسخحذف
  12. اوضاع کی خوب بوده که الان باشه ؟ خدا؟ اینجور مواقع جمله ی نیچه بزرگ یادم میاد که مگر نمی داند خدا مرده ست؟!!
    منتظر آپت هستم...

    پاسخحذف
  13. دعوت نامه
    گریه ای در شعر هایم میدود
    واژگان ام خیس می شوند

    پاسخحذف
  14. سلام حبیبی1
    اینو ببین که آتشم زد.
    http://www.youtube.com/watch?v=WzgDWpksty0

    پاسخحذف
  15. آمدم تا باشم شعرشراب من است من بی می ناب زیستن نتوانم
    آمده ام با فریاد...

    پاسخحذف
  16. که دیدم ادامه ی شکسته در سقف
    شکسته باز و از دیوار
    پایین خزیده است
    بیضی ِ رنگین ِ فریب!
    .
    (درود)
    .
    من الان دلم يه رنگين كمون مي خواد. يه رنگين كمون واسه خود خودم.قول مي دم مواظبش باشم. خرابشم نمي كنم . فقطم يه بار بهش دست مي زنم.قول می دم.

    پاسخحذف
  17. شما که بدتر از من شده اید
    کم پیدا!

    پاسخحذف
  18. سلام جناب سلیمی نژاد
    به روزم و منتظر حظور گرم و نظرات پر بارتان
    پیروز وپایدار باشی

    پاسخحذف
  19. سلام
    با مقاله ی :((هفت توضیح و سیزده مولفه از ادبیات رادیکال بومی)) به روزم ومنتظر نظرات شما.

    پاسخحذف
  20. سلام 4 حرف داره وسلامتي 6 حرف
    با 6حرف به سراغت اومدم


    با خلط سبز دخيلم تا حاجت بگيري و نشوم ختنه
    دنيا يهو مرا سرپا زاييد ؛ مادر گرفت خوب مرا آهت


    به روزم بياييد نيش بزنيد كه واكسن ايدز كشف شده
    با نهايت احترام وزيركي ـ عالين

    پاسخحذف
  21. اصلا انگار هیچو قت نمی شود عشق باشد و مترسک نباشد و ..
    سلام و عشق اول و آخر انگار از زهدان ترس می خزد بیرون و آتش بپا می کند و می میرد
    منم بروزم

    پاسخحذف
  22. تا کجاها که نمی رفت اگر سقف نبود!

    پاسخحذف
  23. سلام عزیز! آقا شدیدا درگیرم. از کایا خودم همه ش 3 تا آلبوم رو کامپیوتر دارم . بقیه ش کاسته. به دوستان سپردم برات پیدا کنن اما خبری نشده. امیدوار نباش و بهت قول نمی دم اما همین که به دستم برسه خبر می دم! شرمنده !

    پاسخحذف
  24. با سلام به همه ی دوستان

    با (معرفی نمونه شعرهای ادبیات رادیکال بومی) به روز هستم .....سعی خواهم نمود از این به بعد نمونه آثاری که می تواند در این جرگه قرار بگیرد را به عزیزان معرفی نمایم . اگر چه نمونه آثار با بررسی و ذکر دلایل ارائه خواهد شد....

    امیدوارم که من و دوستانم بتوانیم در این امر از نظرات و دیدگاههای شما عزیزان بهره مند شویم....




    بااحترام .......مهدی حسین زاده

    پاسخحذف
  25. عزیز! تو آلبوم 1975. wish you where here

    پاسخحذف
  26. اين‌روزها زياد احتياط مي‌كنم؛ مثلاً راننده‌ام؟!

    پاسخحذف
  27. سلام حبیب جان این دو تا شعرت خیل زیباست مخصوصا از شعر دومت "مترسک" خیلی خوشم اومد

    پاسخحذف