پیش خوانش :
با وام گرفتن از نظر شاملو در مورد یکی از شعرهای ناظم حکمت ، باید بگویم که ساختمان این شعر هم (kerem gibi) ، چنان به زبان ترکی میخ و پرچ شده که برگردان اش جز با تخریب ممکن نیست . با این حال فکر کردم که مصالح این بنای باشکوه هم می تواند تماشائی باشد . دکلمه ی ناظم حکمت را می توانید از اینجا بشنوید .
پابلو نرودا و ناظم حکمت
هوا
همچون سرب سنگین است
فریاد کن / فریاد / فریاد
فریاد می کنم
قشون را
برای محو سرب
آواز می کنم ...
او به من می گوید:
تو با صدایت خاکستر می شوی هی !
همچون " کَرَم "1
گر گرفته می سوزی ...
" درد
بی شمار است و
همدردی نیست "
گوش قلبها
کر است ،
هوا همچون سرب
سنگین ...
می گویم اش که:
همچون " کَرَم "
گر گرفته
خاکستر می شوم
من اگر نسوزم
تو اگر نسوزی
ما اگر نسوزیم
چگونه روشنی
جای ظلمت را خواهد گرفت ...
هوا همچون خاک آبستن است
هوا همچون سرب
سنگین .
فریاد کن / فریاد / فریاد
فریاد می کنم
قشون را
برای محو سرب
آواز می کنم ...
1. داستان " اصلی و کَرَم" از داستان های مشهور ترکی ست . کَرَم عاشق "اصلی" یا همان مریم ، دختری ارمنی ست و قارا ملک پدر مریم مانع وصال این دو است .
حق با فرج سرکوهی است - رضا براهنی
پناهجوی ونکوور درگذشت ! - خالد رسول پور ... با ابراهیم رزم آرا - دومان ملکی
گفتگوی تصویری مسعود بهنود با ابراهیم گلستان