۱۳۸۵ مهر ۹, یکشنبه

پنج گانه

 


 


1


 


 


فتنه از ريشه شروع شد


كه جلگه و كوه را


كه جنگل و دريا را


آلوده كرد


 


 


- بله كه ميوه ها زهر مي شوند !


 


 


2


 


 


درون ِ آوندهاي ِ چوب


نطفه ي ِ برگ


خيال ِ ارديبهشت مي پرورد :


به جز ريشه


همه جا خشك مي شود


 


 


- به زمستان لعنت مي فرستي؟!


 


 


3


 


 


اين قصه قديمي ست


و شنيدن اش


از لطف خالي...


ولي مي گويم :


 


فردا عروسي ست


قرار  ِ ما


بر چراغاني ِ تمام ِ شهر است


 


 


طوفان تمام ِ دنيا را در مي نوردد


 


 


4


 


 


ديگر به چشم


نمي شود اعتماد كرد


كه مرز ِ سرخ را نمي بيند


به ذهن


كه به خاطر نمي آورد


به مرز ِ سرخ هم


 


 


جانوري بر ديو ِ فولادزره سوار


تمام پهنه ي ِ مدور ِ شب را


به توبره مي كشد


 


 


5


 


 


با درد زاده شدي


از افيون و عشق


تغذيه كردي


و با درد ادامه مي دهي


 


 


باور نمي كنم


يعني اين همه سال


در بستر ِ او خوابيده بودي؟!


 


 


 

۱۲ نظر:

  1. سلام




    فتنه از ريشه شروع شد

    كه جلگه و كوه را

    كه جنگل و دريا را

    آلوده كرد





    - بله كه ميوه ها زهر مي شوند !
    این قسمتش را دوست دارم

    شاد باشی با شعر موتاسیون به روزم

    پاسخحذف
  2. این قصه قدیمی ست
    و شنیدنش
    از لطف خالی...


    اینجور شعر ها قشنگ هستند و آدم وقتی میخواند لذت میبرد ولی یک حسی فعل لذت بردن را به تمسخر میگیرد!
    باید بنشینیم و از درد لذت ببریم ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
    این قصه هم قدیمی ست.
    آقا از شعرت(دردت)....لذت بردیم.دمت گرم خدا نگهدار/

    پاسخحذف
  3. امیررضا ناصری۱۱ مهر ۱۳۸۵ ساعت ۰:۲۶

    زهر مار می شوند میوه ها.

    پاسخحذف
  4. سلام عزيز...كارهايت رو خوندم ....بي تعارف رگه اي از شعر در بعضي ها ديدم قوي تر و بعضي جا ضعيف تر ...الان ناي تايپ مثال ها رو ندارم ...ميام ميگم ....راستي به روزم عزيز...فعلا

    پاسخحذف
  5. نه حبیب ! اون شعر اصلا اجتماعی نبود . اگه مضمون فقر یا کودکان خیابانگرد بود حق با تو بود اما مضمون شعر یک آدمه که فقیره و خیالبانگرد . این شعر رو اجتماعی دسته بندی نکن خواهشا !
    شعرت خیلی عالی بود . مخصوصا 2 و 5 عالی بودن. خیلی پیشرفت کرده کارهات . جدی میگم .

    پاسخحذف
  6. دیوونه شدی حبیب
    خوش به حالت

    پاسخحذف
  7. سلام ! مرسی که اومدی . من 16 م دوباره آپ میشم ! ( وهم سبز الان چند هفته س که هر 4 روز آپ میشه )

    پاسخحذف
  8. سلام دوست خوبم
    خواندم و از این تیکه بیشتر از بقیه ی کار لذت بردم
    به گمانم به خاطر بکارت تصویرش بود
    "درون ِ آوندهاي ِ چوب

    نطفه ي ِ برگ

    خيال ِ ارديبهشت مي پرورد
    به جز ريشه

    همه جا خشك مي شود"
    شاد باشی

    پاسخحذف
  9. بی شک :به جز ريشه همه جا خشك مي شود..... چقدر این تیکه ش به دلم نشست ! صفایت مستدام !

    پاسخحذف
  10. سلام! همین که دل داری خودش خیلیه!

    پاسخحذف