"در دنیای امروز خصوصا دبی که هیچ دست یاریگر و هیچ چشمی عظمت رنج آمیخته با ترس" نشستن روی نیمکت شبانگاهی " را در من ندید." که "ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم "!!
دو فرشته معصوم! خواهر و برادری آسمانی! دو رهروی پاک مکتب سرخ تشیع! از آسمان ایران! به یاری ام شتافتند. آن دو با قدمهایی مصمم و ضمیری آرام با یک حرکت عظیم انقلابی غریب ترین ثانیه های دبی را شکافتند. آمدند آنجا که در تنهایی روی نیمکتی از خیابانی بخواب رفته بودم ! مرا برداشتند و روی شانه های تعهدشان نشاندند و بردند تا معراج! آنجا کلبه ای به من بخشیدند در زلال صدای بغض آلودشان شنیدم که گفتند : اینجا بخواب مادر! دیگر کابوسی در کار نیست. و ... و من حالا به شانه های پسری ۱۷ ساله اما دریا دل تکیه کرده ام و با نوازش دستهای کوچک و سپید دختری ۱۷ ساله و پر اخلاص به خوابی فرو خواهم رفت که صبحگاهان وقتی برخیزم آسمانی دیگر دارم و زمینی دیگر!"
سلام
پاسخحذفسال نو مبارك
من اپم
یه سر بزنی خوشحال میشم
سلام !
پاسخحذف"در دنیای امروز خصوصا دبی که هیچ دست یاریگر و هیچ چشمی عظمت رنج آمیخته با ترس" نشستن روی نیمکت شبانگاهی " را در من ندید." که "ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم "!!
دو فرشته معصوم! خواهر و برادری آسمانی! دو رهروی پاک مکتب سرخ تشیع! از آسمان ایران! به یاری ام شتافتند. آن دو با قدمهایی مصمم و ضمیری آرام با یک حرکت عظیم انقلابی غریب ترین ثانیه های دبی را شکافتند. آمدند آنجا که در تنهایی روی نیمکتی از خیابانی بخواب رفته بودم ! مرا برداشتند و روی شانه های تعهدشان نشاندند و بردند تا معراج! آنجا کلبه ای به من بخشیدند در زلال صدای بغض آلودشان شنیدم که گفتند : اینجا بخواب مادر! دیگر کابوسی در کار نیست. و ... و من حالا به شانه های پسری ۱۷ ساله اما دریا دل تکیه کرده ام و با نوازش دستهای کوچک و سپید دختری ۱۷ ساله و پر اخلاص به خوابی فرو خواهم رفت که صبحگاهان وقتی برخیزم آسمانی دیگر دارم و زمینی دیگر!"
منتظر چشمهایتان هستم!
سال رفته را حالا دارم می فهمم.
پاسخحذف12 برای شیعیان و 13 برای مسیحیان مقدس است اما منظورت رو نفهمیدم.
پاسخحذف