۱۳۸۶ فروردین ۶, دوشنبه

12

 


 


و حالا دارم می فهمم


در این سال های بی ماه


شاعر من!


ربطی به عدد مقدّس شیعیان نداشت


همه ی ماه های سال بود


سال ِ رفته


 


 


 

۴ نظر:

  1. سلام
    سال نو مبارك
    من اپم
    یه سر بزنی خوشحال میشم

    پاسخحذف
  2. سلام !

    "در دنیای امروز خصوصا دبی که هیچ دست یاریگر و هیچ چشمی عظمت رنج آمیخته با ترس" نشستن روی نیمکت شبانگاهی " را در من ندید." که "ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم "!!

    دو فرشته معصوم! خواهر و برادری آسمانی! دو رهروی پاک مکتب سرخ تشیع! از آسمان ایران! به یاری ام شتافتند. آن دو با قدمهایی مصمم و ضمیری آرام با یک حرکت عظیم انقلابی غریب ترین ثانیه های دبی را شکافتند. آمدند آنجا که در تنهایی روی نیمکتی از خیابانی بخواب رفته بودم ! مرا برداشتند و روی شانه های تعهدشان نشاندند و بردند تا معراج! آنجا کلبه ای به من بخشیدند در زلال صدای بغض آلودشان شنیدم که گفتند : اینجا بخواب مادر! دیگر کابوسی در کار نیست. و ... و من حالا به شانه های پسری ۱۷ ساله اما دریا دل تکیه کرده ام و با نوازش دستهای کوچک و سپید دختری ۱۷ ساله و پر اخلاص به خوابی فرو خواهم رفت که صبحگاهان وقتی برخیزم آسمانی دیگر دارم و زمینی دیگر!"

    منتظر چشمهایتان هستم!

    پاسخحذف
  3. سال رفته را حالا دارم می فهمم.

    پاسخحذف
  4. 12 برای شیعیان و 13 برای مسیحیان مقدس است اما منظورت رو نفهمیدم.

    پاسخحذف