برای پاره به هم چسبیده مان/ در دو سیاره دور از هم/ فریادی خواهم زد/ اگر چه تو نشنوی ...
هر سپيدي اي
هر صفحه ي ِ سفيدي
وسوسه ي ِ نوشتن ِ نام ِ تو بود
وسوسه ي ِ شب ِ نام ِ توست
اما سپيده اي نمانده
صفحه ي ِ سفيدي نيست
سلام حبیب ! اولا که مرسی بابت چاه بابل ... بدجوری درگیرم کرده ... روی بوف کور انقدر فکرم مشغول نشد که روی این داره میشه ... شعرت خوب بود ...اما قبلیه بهتر بود !خوش باشیراستی به وبلاگ جدیده هم سر بزن !
بعد از مدتها شعراتو خوندم. از شعرها و نظرها لذت بردم (البته نه از همشون برای اینکه دقیقتر گفته باشم!). از " به: محمد سلیمی نژاد" هم تشکر فعلا
بهتره زیر "ای شعرهای من ... "بنویسی احمد شاملو!
هر سپیده ای! احتمالا
اينهمه كه نامش را تكرار كردي و سياه ِكاغذهات / يعني عشق .
سلام حبیب ! اولا که مرسی بابت چاه بابل ... بدجوری درگیرم کرده ... روی بوف کور انقدر فکرم مشغول نشد که روی این داره میشه ...
پاسخحذفشعرت خوب بود ...اما قبلیه بهتر بود !
خوش باشی
راستی به وبلاگ جدیده هم سر بزن !
بعد از مدتها شعراتو خوندم. از شعرها و نظرها لذت بردم (البته نه از همشون برای اینکه دقیقتر گفته باشم!). از " به: محمد سلیمی نژاد" هم تشکر فعلا
پاسخحذفبهتره زیر "ای شعرهای من ... "
پاسخحذفبنویسی احمد شاملو!
هر سپیده ای! احتمالا
پاسخحذفاينهمه كه نامش را تكرار كردي و سياه ِكاغذهات / يعني عشق .
پاسخحذفاينهمه كه نامش را تكرار كردي و سياه ِكاغذهات / يعني عشق .
پاسخحذف