۱۳۸۵ مرداد ۲۳, دوشنبه

جدایی

   


براي ِ پاره ي ِ به هم چسبيده مان


در دو سيّاره ي ِ دور از هم


فريادي خواهم زد


اگر چه تو نشنوي!


" فريادي كه


غرور  ِ آسمان را در هم شكند "

۴ نظر:

  1. سلام
    خوبی شاعر
    شعری خواندم به زبان شاعر
    اگر به ادبیات داستانی علاقه داری سری به ما بزن
    سینما هم داریم
    خوشحال می شویم
    منتظریم
    بای

    پاسخحذف
  2. سلام ... نمی دانم کامنت گذاشتم این جا یا نه ؟ ؟ با این حال مینیمال زیاد سرحال نبود ...
    با نوشته ای بر تکنیک " Pleonasm " ( بخش معنایی آن )به – روزم ... پیپ قرمز

    پاسخحذف
  3. غرور آسمان در هم شکند خیالی نیست
    غرور آدمها بشکند
    آدم
    من که خوشم نمی آید.
    گیریم که غرور آسمان را در هم شکنی با فریادهایت
    آخرش چه؟

    پاسخحذف
  4. اين شعر رو دوست مي دارم

    پاسخحذف