پيش خوانش:
خاطره مان خنجر آجين بود... كافي نيست اما...خاطره مان را خنجرآجين تر مي كنند...
چاه ِ شغاد را ماننده
حنجره اي پرخنجر در خاطره ي ِ من است
چون انديشه به گوراب ِ تلخ ِ يادي درافتد
فرياد
احمد شاملو - حدیث بی قراری ماهان
برای پاره به هم چسبیده مان/ در دو سیاره دور از هم/ فریادی خواهم زد/ اگر چه تو نشنوی ...
درود بر شما
پاسخحذفدوست عزیز شعر زیبایی نوشتی موفق باشی
زنده باد ایران
سلام
پاسخحذفدر اینکه سلطنت از ان شعرهای شماست تردیدی نیست..
نا سروده هاتو نمیدونم
اما سروده هات خیلی قشنگن..
اشکم رو در اوردی حبیب با این شعر شاملو ... مدت ها بود نخونده بودمش ... الحق که بعد از حافظ بزرگترین شاعر تاریخ ادبیات ایرانه ... این دفعه هم که تهران بودم نتونستم برم سر مزارش ...
پاسخحذفالان باید برم ... بعد از ناهار برمیگردم شعرای قبلیتو نقد می کنم ...
پاسخحذفبا نوشته ای از تکنیک Chiasmus با نمونه هایی از شعر شاملو از آن به – روزم . پیپ قرمز
پاسخحذفاینم نقد : شروع شعر قبلیت کلیشه بود ... نه دقیقا به این شکل اما قبلا اینو خیلیها به کار برده اند ... بخش میانی هم حرفی برای گفتن نداشت .. ولی پایان بندیت جالب بود ... نوعی طنز شیرین شعری داشت که جالب بود ... می دونی مشکل این شعرا چیه حبیب ؟ اینکه ذهن ادمو به کندو کاو وا نمی دااره ... یعنی گره افکنی و ابهام نداره ... منظورم از ابهام تعقید لفظی نیست بلکه منظورم استفاده از استعاره و توصیفهای ابهام آمیزه ... یعنی شعرت زیادی رک و راسته !!!!
پاسخحذفشعر قبلیش عالی بود (چرا این شعرات اسم ندارن مرد حسابی؟ حد اقل یه شماره ای چیزی !!!) شعر قبلیت به رضا قاسمی هم بد نبود ... اما اون هم همین مشکل رک و روشن بودن زیادی رو داشت ...
پاسخحذفشعر علی مروتی : واج آرایی آغازیش تصنعی و کمی تکراری بود ... قبل از تو سعدی گفته : شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی ....
اما از اون تیکه ی صورتکش خوشم اومد ....
کامنتت تکونم داد. اون مطلب معروفی رو خوندم عالی بود .
پاسخحذفتا بعد دوست من
سلام
پاسخحذفحنجره شرحه شرحه تا کی میخواد خونریزی کنه؟...نمی خوای دوا درمونش کنی
salam aga habib webloge zibayist ba ejazaton ono jozve reyvandam gara midam
پاسخحذف