حتما وقتی گلی بازنویسی شد خبرتان می کنم. از حضورتان ممنونم و شعر هاتون شعر پست پایین یک طوری غیر عادی ووو غیر منتظرست. منظورمو می فهمید؟ یعنی یه دید غیر عادی و یه جورایی عجیبه دیگه!
حبيب عزيز من در اين شعر "مقصدي" مي بينم كه تن به "مبداء" مي زند . معجزه در اين شعر گم است . يا من نمي بينم! آن تكاني كه متقاعدم كند زخم عميق را مي شود به خراش تبديل كرد . كجاست؟! اصلاً چرا خراش؟ من در خراش ابهت نمي بينم كه در زخم عميق يا زخم كهنه مي بينم كه هدايت پيش تر گفت: در زندگي زخم هايي است كه ......
سلام دوست عزیز
پاسخحذفخیلی وبلاگ قشنگی دارین
موفق باشین
قربان شما:علیرضا
حتما وقتی گلی بازنویسی شد خبرتان می کنم. از حضورتان ممنونم و شعر هاتون شعر پست پایین یک طوری غیر عادی ووو غیر منتظرست. منظورمو می فهمید؟ یعنی یه دید غیر عادی و یه جورایی عجیبه دیگه!
پاسخحذفزخم هاي عميق بدل به خراش مي شوند؟!
پاسخحذفحبيب جان مناسب ترين فونت براي نوشتن
پاسخحذفTahoma
و مناسبترين سايز
10
هستش
حمید نازنین!
پاسخحذفارجاعت میدهم به بوف کور:
"حضور مرگ همه ی موهومات را نیست و نابود می کند".و نبودن تو...
فکر نمی کنید مطالعه ی مقاله ی آقای مجابی را باید به آقای عرب زاده توصیه می کردید؟ نه من!
پاسخحذفزخم هاي پنهانت را
پاسخحذفديروزهاي تکه پاره
...
مي داني که تنها نيستي؟
برای حمید رضا سلیمانی
پاسخحذفآیا همیشه باید یاد(.......)خراش را تبدیل به زخمهای عمیق بکند؟؟!
حبيب عزيز
پاسخحذفمن در اين شعر
"مقصدي" مي بينم كه تن به "مبداء" مي زند .
معجزه در اين شعر گم است . يا من نمي بينم!
آن تكاني كه متقاعدم كند زخم عميق را مي شود به خراش تبديل كرد . كجاست؟!
اصلاً چرا خراش؟
من در خراش ابهت نمي بينم
كه در زخم عميق يا زخم كهنه مي بينم
كه هدايت پيش تر گفت: در زندگي زخم هايي است كه ......
چيزي جز زخمي از من مانده است
پاسخحذفنگه ای که کسی از آن نمی گذرند
حضوری بی روزن، اندیشه ای که باز می گردد
و خویش را تکرار می کند
آینه وار...
(پاز)