عشق
با حسرت
پیوندی ابدی دارد
ومن
با حسرت
من و عشق و حسرت
یکی شده ایم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
برای پاره به هم چسبیده مان/ در دو سیاره دور از هم/ فریادی خواهم زد/ اگر چه تو نشنوی ...
دنبال کننده ها
بايگانی وبلاگ
-
▼
2006
(97)
-
▼
ژوئن
(33)
- حسرت
- نرینگی و کارد
- نایابی
- چشم انداز تنهایی !
- دشنه می خواهم ...
- قطع!
- سگ جان!
- عذاب!
- کوین کارتر
- جوهر سیاه ...
- چهارگانه
- چند واژه ی ساده ...
- خدا
- غزل ششم
- لیلا
- برف
- باران
- چهار سرود برای غزل پنجم
- غزل پنجم
- نماینده ی هستی ...
- خودخواهی
- کویر
- عشق
- سرو
- پیان
- باد و باران
- باران و عروسک
- هوای دونفری
- یلدا
- پرنده
- نیم شب دریا
- بهانه
- چهره
-
▼
ژوئن
(33)
درباره من
دوست عزیز سلام
پاسخحذفمارادونا عالی بود. بین یه عده دوستان همواره یک تکه کلام یا اصطلاحی رایجه.
ما / من و دوستانم / به نظر ونقدی که در یک چهارچوب و اسلوب از پیش ازبر کرده قرار میگیره میگیم : نقد مشهدی و همین عامل خنده باعث میشه از نظرهای تکراری ناراحت نشیم و کلی هم بهش بخندیم.
اما اگه میگم مارادونا عالی بود ؛ یه نظر مشهدی نیست.دید دوستانه من در مورد کار خوب شماست.
موفق باشید/ حواسم هست . تازگی ها یه ذره با ما مهربونتر شدی/
با احترام: باوفا
حسرت اگر نبود كه عشق معني نداشت...
پاسخحذفمن و تو و او
پاسخحذفدر هم كلاف مي شويم
پيچ مي خوريم
وا مي شويم
چروك بر مي داريم
پير مي شويم
فقط می تونم بگم که به اندازه ی گل گروسو با حاله
پاسخحذف