همه اش به حرمت عشق است
به تساوي
به آزادي
به زيبايي
به نكويي
و به عشق
خود ِخود ِ عشق
همه اش به حرمت عشق
تعظيم عشق بود
غم كدر و بي دليل غروبم را حرمت عشقتان تمام كرد.
پاسخحذفو عشق، تنها عشق
پاسخحذفسلااااام
پاسخحذفنه خیرم 1 من تازه داره امتحانام تموم میشه ! حالا می تونم دوباره شعراتو به گند بکشم !!!
چشم ! این دفعه فقط می خواستم آپ کنم و بعد از تموم شدن امتحانا بچه ها رو خبر کنم . ولی تو خودت اومدی !!!! خوش اومدی !!!
و اما ... نقد شعرات !
این شعر آخر اصلا خوب نبود ... یعنی اصلا نفهمیدم منظورت از گفتنش چیه ... یه چند تا کلمه بود و ... شاید همه ی موضوعا برات تکراری و پیش پا افتاده شده ... اما " در شعر ز تکرار سخن عیب نباشد ! " فقط نباید بیان تکراری باشه !!! نکنه تو هم مث اون یارو خله کتاب سفید چاپ کنیییی؟
پاسخحذفو اما شعر قبلش ... این یک کم بهتر بود اما اینم زیاد خوب نبود ... پایانش بد نبود اما در کل هیچ تاثیر خاصی روی آدم نداشت .. یعنی اون تاثیری که شعر باید داشته باشه ...
اما شعر قبلیش .... به مهدی جوکار عالی بود ... واقعا میشد اسم شعر روش گذاشت ... تصاویرش تازه بود و با این دو تا شعر اخر زمین تا آسمون فاصله داشت ...
پاسخحذففقط نفهمیدم سوار بر مركب ِ"پيان" یعنی چی
شعر قبلیش ... باد و باران هم خوب بود ... فقط غیظ درسته نه غیض !!! قسمت اول شعر هم از قسمت دومش خیلی زیباتر بود ... مخصوصا اون تیکه یی که قراره تشنگی آب برطرف بشه واقعا خوب بود ...
سلام دوست من.
پاسخحذفدیشب نقدتو خوندم .
واز اینکه واکنش دور از منطقی ازم سر نزنه ؛ سیستم رو خاموش کردم و خوابیدم.
و اما امشب اگه با دشنه هم بر تمام سطر های وبلاگمم بکوبی به حدی سر ذوقم ( از برد آرژانتین ) که فقط میتونم بگم :
خیلی مخلصیم.
اما صرفا" در خصوص مورد 1 میخوام حرف بزنم.
فکر میکنم اول راهنمائی در دستور زبان ؛ به اهمیت " . " " ! " "؟ " به اندازه کافی اشاره شده و از ارکان اصلی نشان دهنده حالات فعل به وقوع پیوسته است.
اما حضور همین عناصر اصلی در شعر به معنا و مفهوم شعر کمک بسزائی میرسونه.
دقیقا منظور شما رو از استفاده این علامات واشاره ها در چت ( ؟؟؟؟؟!!!!!!)
< اینجاست که بنده به جای شاخ در آوردن مثلا از این اشارات استفاده میکنم و در کارهام برای القا’ حس ترید و یا عمق مجهول بودن یک موضوع بیشتر ترجیح میدم از علامات استفاده بکنم. >
من که نگرفتم !!!! البته دوست عزیز شما رو نمیدونم اما میشه گفت سنین چت رو سالهاست پشت سر گذاشتم (چشمک)
بگذریم.
و اما اگر سیستم بلاگفا امکان حضور تصاویر هندسی را به کاربرش میداد ؛ بدون شک تمام مطالبم رو با یک مربع کوچک تو خالی شروع میکردم.
و برای این کار درست به اندازه ای قدرت دفاع دارم که زمانی که دوستانم روی یک پیس واحد از ارائه ’ هر گونه نظر به خود می لرزیدند من قاطعانه در مقابل بازرسان از میمیک صورت گرفته تا تن صدا ؛ از حرکت گردن گرفته تا فرم نهادن پا .. دلایل خاص خودم رو داشتم. اون روز هم به من میگفتن فلسفه تئاتر اینه و فن سینما اونه ؛ ولی در نهایت ته دلشون از دیدن یه ____ بچه و طرز فکرش لذت میبردن.
و اعتراف میکنم در اکثر کارهایم تصویر سازی حرف اول رو میزنه. چون عاشق تصویرم.
و در ضمن محاکمه کسی که همواره غرق در فرمولهای فیزیک وشیمی ولگاریتم و جبر آنالیز بوده و از ادبیات فقط همین زبان ساده عشق رو بلده ؛ فکر نمیکنی نا عادلانه اس؟
امشب خیلی خیلی مخلصیم .( فکر میکنم حرفهای زیادی برای گفتن داریم.)
با احترام: باوفا
تمام این حرفهایی که نوشتین ی ع ن ی چ ه ؟
پاسخحذف