۱۳۸۵ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

نماینده ی هستی ...

 


نماينده ي هستي ِمن


اي زيبايي از دست رفته!


تو بهانه ي گريه ي من اي؟


 


 


بيهوده مي وزم


تا تو را به اين آسمان بياورم


تو خود حل شده اي


در فقدان ِ شكوه


كه بي وقفه مي بارد


 


 


تو فقط يك جزءاي


وبهانه بزرگ تر است


چرا كه حادثه ديگر است:


من گريه نكردم


گريه شدم


 

۳ نظر:

  1. خداوندا آرامشي عطا فرما تا بپذيرم آنچه را كه نمي توانم تغيير دهم،تغيير دهم آنچه را كه مي توانم و دانشي كه تفاوت اين دو را بدانم. آمين

    پاسخحذف
  2. خواندم شاعر ! ممنونم .

    پاسخحذف
  3. درووووووووووووووووووووووود بر حبیب عزیز

    به نظر شخص بنده این کارت تو صفحه وبلاگت به همه می ارزید.

    حرف____________________________ داریم تا حرف./ پست آخری/

    با زخم دوازدهه به روزم.

    پاسخحذف